گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
آغاز تا پایان - سیری در جنگ ایران و عراق
جلد دوم
فاو از حضور تا تثبیت






اشاره

حضور قوای نظامی ایران در فاو، تزلزل و بی ثباتی حکومت بغداد و نیز ضعف و ناتوانی ارتش عراق را در پی داشت.
پیدایش وضعیت جدید، امری نبود که دشمن بتواند آن را نادیده انگارد و به همین جهت فشارهای پی در پی ارتش عراق در هوا و زمین قابل پیش بینی بود.
رژیم صدام امیدوار بود در حد فاصل زمانیکه الزاما بایستی خطوط خودی ترمیم شده مواضع جدیدی احداث می‌شد، با تحرکات همه جانبه خود زمینه‌های تسلط مجدد بر فاو را فراهم آورد. علاوه بر این تهدید بندر ام‌القصر قسمتی از معضلات جدید دشمن بود که می‌بایست برای حفظ آن در آینده به گونه‌ای تدبیری مناسب اتخاذ می‌کرد.
در هر صورت تلفات وارده به دشمن - بنا به موقعیت خاص زمین منطقه و نیز نحوه استقرار نیروهای خودی - رژیم عراق را از دستیابی به بندر فاو بازداشت و عکس‌العمل‌های وی جز تلاشی و انهدام ارتش عراق چیز دیگری در بر نداشت.
دشمن پس از ناتوانی در باز پس‌گیری یکباره تمامی مناطق

[ صفحه 213]

آزاد شده، شیوه پیشروی لاک‌پشتی را آغاز کرد تا بلکه بتواند قسمتهای محدودتری را تصرف کند. به همین منظور ارتش عراق تلاش کرد تا حتی‌المقدور نیروهای خودی را از حول و حوش کارخانه نمک دور کند.
از سوی دیگر آنها در انتظار پایان فصل بارندگی و نزدیک شدن فصل تابستان بسر می‌بردند تا با خشک شدن زمین منطقه میدانی مناسب برای «پاتک» در اختیار داشته باشند.
در این میان خط تبلیغاتی رسانه‌های جهانی، مبنی بر تحریک و تشویق عراق جهت باز پس‌گیری فاو، در تحرکات نظامی دشمن بی‌تأثیر نبود، چنانچه نشریه «واشنگتن پست» طی گزارشی نوشت:
«عراق نمی‌تواند اجازه دهد ایرانیها در این شهر باقی بمانند، زیرا این مسئله به احتمال قوی عواقبی تضعیف کننده از نظر روحی و سیاسی در داخل عراق و نیز در کشورهای همسایه خواهد داشت... تصرف شبه جزیره فاو توسط نیروهای ایران و غافلگیری عراقیها، بطوریکه هنوز هم موفق به بیرون راندن سربازان ایرانی از منطقه نشده‌اند، بغداد را سخت سرافکنده کرده است.» [39] .
رادیو بی‌بی‌سی نیز طی تفسیری اظهار داشت: «ایران بخوبی در زمین از عهده نیروها برآمد و تصرف این همه اراضی عراق، ضربه‌ای تحقیرآمیز به عراق وارد آورده است.» [40] .

مشکلات باز پس‌گیری فاو برای دشمن

علیرغم اینکه عقب راندن نیروهای خودی از فاو، برای دشمن

[ صفحه 214]

اهمیت اساسی داشت، لیکن در این میان عواملی بازدارنده و محدود کننده وجود داشت که قطعا رژیم بغداد نمی توانست آنها را نادیده بگیرد.
به عبارت دیگر دشمن گرفتار یک تناقض شده بود. از سویی ضرورت و اهمیت بازپسگیری فاو و از سوی دیگر واقعیات موجود و معضلات ناشی از آن - که طبعا آسیب پذیری عمده ای را متوجه ارتش عراق می کرد - رو در روی رژیم صدام قرار داشت.
دشمن در انجام پاتک عمدتا میبایست از نیروی زرهی - مکانیزه استفاده میکرد. که با توجه به باتلاقی بودن زمین منطقه عمدتا محدود به جاده های موجود به منطقه می شد و این وضعیت، با توجه به ثبت تیر و آتش توپخانه بر روی جاده ها و نیز حضور قدرتمند نیروهای خودی در آنجا، امکان مانور را از دشمن می گرفت، چنانکه فرمانده وقت سپاه هفتم عراق، اظهار داشت:
«خارج ساختن نیروهای ایران از منطقه اشغالی در شبه جزیره فاو با وجود باتلاقهایی همیشه گل و باتلاقهایی که در اثر باران بوجود آمده است، کاری مشکل است.» [41] .
به علاوه نظر به اینکه قسمتی از منطقه پوشیده از نخل است، راه حل دیگری که فرا روی نیروهای عراقی قرار داشت، جنگ تن به تن در نخلستان بود.
اما نیروهای دشمن توانایی و روحیه مناسب برای اینکار نداشتند.
معذالک، در ابتدای حضور نیروهای خودی در منطقه فاو، دشمن

[ صفحه 215]

در یک مقطع خاص تلاش اصلی خود را از محور ساحلی و در میان نخلها به عمل آورد - که عملا ناموفق بود .در این زمینه «آسوشیتدپرس» طی گزارش ضمن خاطر نشان ساختن دشواری و صعوبت چنین عملیاتی می گوید :
«تنها یک نبرد تن به تن می تواند ایرانیها را از منطقه خارج کند. در نخلستانها تانکها قادر به فعالیت نیستند و نیروی هوائی عراق نیز نمی تواند نیروهای استتار شده ایرانی را در منطقه شناسایی کند و بیرون راندن آنها کار بسیار دشواری است.» [42] .
تا حوالی 15 اسفند نیروهای عراقی تلاشهای پی در پی و شدید خود را از محور های مختلف (ساحلی، فاو - البهار، جاده استراتژیک و جاده ام القصر - کارخانه نمک) به معرض آزمایش گذاردند، لیکن جز نفوذ در یکی از مربعی های کارخانه نمک [43] ، موفقیت دیگری به دست نیاوردند.
از این مقطع به بعد، دشمن تقریبا ناامید شد و به مرور از فشارهای سنگین خود کاست و به جمع بندی و ارزیابی وضعیت پیش آمده پرداخت. تلاشهای دشمن در این فاصله عمدتا در 3 محور خلاصه میشود:
1- ادامه پاتک در برخی از محورها، خصوصا کارخانه نمک و جاده ام القصر
2- گسترش عقبه ها و احداث جاده و مواضع جدید توپخانه و ...

[ صفحه 216]

3 - طراحی استراتژی «دفاع متحرک»
بدین ترتیب دشمن که گاه تنها برای تصرف 300 متر مربع، 3 الی 4 تیپ خود را از دست می‌داد، به منظور اتخاذ تدابیر جدید، تلاشهای اصلی خود را معطوف کارهای مهندسی (تقویت عقبه‌ها، احداث مواضع توپخانه و تانک) بازسازی یگانهای آسیب دیده و... کرد.
طی مدتی که دشمن در فاو با نیروهای خودی درگیر بود و نیز هنگامی که اقدام به فعالیتهای مهندسی و یا هر گونه تحرک دیگر کرد، اجرای آتش توپخانه و ادوات بر روی نیروهای عراقی نقشی بازدارنده و مضمحل کننده در برداشت. خصوصا در خطوط اول و کارخانه نمک، دشمن به علت فقدان عقبه بشدت در مضیقه بود و به هیچ وجه توان تحمل فشارهای وارده را نداشت، بطوریکه یکی از پناهندگان اظهار داشت:
«یک روز یکی از فرماندهان عراقی، نیروها را جمع کرد و سپس یکی از سربازان را از خط خارج نمود، خطاب به وی گفت: تو می‌خواستی پناهنده شوی؟ و بعد همانجا او را اعدام کرد.
وضع ما در دژهای دریاچه نمک خیلی خراب بود، آب و غذا خیلی کم بود؛ شبها مقداری آب و غذا برایمان می‌آوردند و حتی بعضی اوقات به خاطر نبودن آب و تشنگی زیاد توی شیشه... کرده و آنرا می‌خوریم.»
در کنار وضعیت نابسامان دشمن تبلیغاتی که از سوی نیروهای خودی (با نصب بلندگو در نزدیکی دشمن) صورت می‌گرفت، اثرات روانی بسیار مؤثر و بسزائی داشت؛ بطوریکه تعداد قابل توجهی از قوای دشمن پناهنده شدند. وضعیت مزبور برای فرماندهان عراقی غیر قابل قبول بود؛ لذا دشمن به منظور جلوگیری از پناهندگی نیروهایش به شدت عمل بیشتری متوسل شد.

[ صفحه 217]

دشمن بمنظور حل بحرانهای ناشی از فتح «فاو» و ضایعات وارده به ارتش عراق، علیرغم رکود جبهه‌ها و نیز عدم توانائی در عقب راندن نیروهای خودی، مکررا تبلیغاتی را مبنی بر باز پس‌گیری منطقه عملیاتی والفجر 8، انجام می‌داد.
با نزدیک شدن 7 نیسان [44] (سالروز تولد صدام و تشکیل حزب بعث عراق) تبلیغات دشمن شکل جدی‌تری به خود گرفت و این روز را روز باز پس‌گیری «فاو» نامید.
بر این اساس، 13 روز قبل از فرا رسیدن 7 نیسان (از بامداد 4 فروردین) نیروهای دشمن تهاجم خود را از دو محور آغاز کردند:
در محور اول نیروهای پیاده دشمن از سمت جاده شنی، شکاف موجود بر روی جاده را پر کرده، سپس اقدام به پیشروی نمودند؛ لیکن با مقابله مناسبی که صورت گرفت، عملا تهاجم آنها عقیم ماند.
در محور دوم، در همان شب تعدادی از نیروهای غواص دشمن از سمت اروند و خورعبدالله جهت شناسائی و مین گذاری وارد عمل شدند که تعدادی از آنها کشته شده، برخی نیز به اسارت درآمدند.
بدین ترتیب آنچه که می‌توانست بصورت پیش درآمد و یا مقدمه تحرکات بعدی دشمن، خصوصا در روز 7 نیسان باشد، در همان آغاز با عدم موفقیت توأم شد. با فرا رسیدن 7 نیسان، علیرغم تبلیغات انجام شده، دشمن زمینگیر شد و بعلت ناتوانی و فرسودگی نتوانست تحرکی از خود نشان دهد.

[ صفحه 218]

پس از این نیز مجددا دشمن مبادرت به تک کرد که در یک محور حدود 4000 کشته و زخمی به جای نهاده و در محور دیگری، تعداد قابل ملاحظه ای از نیروهای عراقی در میان باتلاقها و میادین مین به هلاکت رسیدند و نیز 11 سرباز و درجه دار پس از روشن شدن هوا به اسارت در آمدند. با گذشت زمان و افزایش ناامیدی عراق از پیشروی در فاو، تلاشهای عملیاتی دشمن کاهش یافته و به موازات آن، اقدامات مهندسی فزونی یافت. گذشته از این دشمن در تدبیر جدید خود با اتخاذ استراتژی دفاع متحرک تلاش اصلی را بر تجزیه قوای خودی در فاو نمود تا بدین وسیله پس از بازگشت یک مقطع و اشغال برخی از مناطق حساس، مجددا با یک تلاش گسترده و وسیع، منطقه عملیاتی والفجر 8 را مورد تعرض قرار دهد. در این زمینه توضیحات لازم در مبحث بعدی داده خواهد شد.
بدین ترتیب نبرد پیروزمندانه فاو بعد از 78 شبانه روز درگیری که در طول جنگ بی سابقه بود با پیروزی رزمندگان اسلام، پایان یافت.

تلاشهای نیروهای خودی در فاو

با پیش بینی حملات آتی و فشارهای پی در پی دشمن ضرورت ناامید کردن عراق نسبت به بازپسگیری منطقه عملیاتی فاو، حتمی به نظر میرسد. لذا 2 طرح اساسی در دستور کار قرار گرفت:
1- تثبیت منطقه با اقدامات مهندسی، ایجاد مواضع و استحکامات، احداث کانال و پل
2- ترمیم خط خودی با از میان برداشتن رخنه های دشمن در کارخانه نمک، جاده شنی و ...
در این راستا پس از تصرف منطقه فاو احداث کانال آغاز شد،

[ صفحه 219]

لیکن به دلیل مشکلات موجود، کار فاقد سرعت بود. نظر به اینکه دو سمت منطقه عملیاتی اروند و خور عبدالله را آب احاطه کرده است، در صورتی که کانال مناسبی احداث می گردید، منطقه تصرف شده مانند یک جزیره از قسمت دیگر جدا می شد. لذا سعی بر این بود که به هر شکل ممکن پروژه احداث کانال تکمیل شود تا بدین وسیله دشمن ناامید شده، تا مین منطقه از در صدی بالا برخوردار گردد.
همچنین به موازات کانال، احداث دژی از غرب جاده استراتژیک به سمت پیچ جاده خاکی منشعب از پایگاه موشکی به کارخانه نمک ادامه یافت. همچنین در امر پمپاژ آب از اروند رود به داخل کانال و از آنجا به پشت جاده استراتژیک، مشکلاتی وجود داشت که با تلاش بی وقفه و طاقت فرسای برادران جهاد سازندگی و قرارگاه مهندسی، موانع مرتفع گشته، طرح با موفقیت به پایان رسید.

احداث خاکریز و تقویت عقبه ها

فشار و حجم آتش دشمن بر روی خاکریزهای خطوط اول و سنگر نفرات، نیروهای پشت خاکریز را آسیب پذیر می کرد، لذا قسمتی از تلاش مهندسی یگانها و جهاد سازندگی، ترمیم و تقویت خاکریزها شد. علاوه بر این در زمینه احداث عقبه نیز تلاشهایی چشمگیر صورت گرفت تا بدین وسیله تردد به خطوط اول و تدارکات آن و نیز تخلیه شهدا و مجروحین به سهولت انجام پذیرد.
البته در برخی از محورها به دلیل فشار دشمن انجام کار مهندسی با مشکلات روبرو بود و کارها به کندی پیش می رفت. فی المثل در سه راهی کارخانه نمک، حجم آتش دشمن در مقایسه با سایر محورها - بیشتر بود به گونه ای که مانع از انجام کار می شد.

[ صفحه 220]


احداث پل

اهمیت احداث پل را، اساسا بایستی در ارتباط با تأمین عقبه‌ها مورد بررسی قرار داد؛ چنانکه پس از عبور اولیه نیروها از اروند، یکی از مهمترین مسائل در حفظ و نگهداری منطقه تصرف شده، تأمین عقبه‌ها و احداث پل بود؛ زیرا در صورتیکه پشتیبانی لازم در زمینه تجهیزات، مهمات، تخلیه و آذوقه و غیره صورت نمی‌گرفت، عملا تثبیت پیروزیهای بدست آمده را دچار تردید می‌کرد. فشارهای اولیه دشمن - بمباران عقبه‌ها و خطوط عملیاتی و حملات پی در پی - عمدتا بدین منظور صورت می‌گرفت که قبل از جاگیر شدن نیرو و اتخاذ تدبیر مناسب برای پل، باز پس گرفته شود. لیکن بنا به پیش بینی و طراحی منطقه تصرف شده پلهای مختلف (کوتاه مدت و دراز مدت) و نیز استقامت و تلاش پیگیر و مستمر نیروهای خودی، دشمن ناتوان و مأیوس از باز پس‌گیری منطقه فاو شد.
ترمیم خط خودی با از میان برداشتن رخنه‌های دشمن
نظر به اینکه دشمن بر روی جاده شنی (در گوشه جنوب شرقی دریاچه نمک) رخنه‌ای در حدود 5 / 1 کیلومتر ایجاد کرده بود، و این وضعیت قسمتی از خط خودی را تهدید می‌کرد، لذا در تاریخ 8 / 2 / 1365 عملیاتی به منظور تأمین جاده شنی و صاف کردن خط داخل کارخانه نمک تا سه راهی، طراحی و اجرا شد. علیرغم مشکلات موجود و باتلاقی

[ صفحه 221]

بودن زمین منطقه و نیز حضور دشمن در جناحین، طی تلاشهائی که صورت گرفت، در نهایت اهداف مورد نظر تأمین گردید و بدین وسیله مربعی داخل کارخانه نمک که در گذشته دشمن به داخل آن رخنه کرده بود نیز پاکسازی شد. طی این عملیات نزدیک به 6 تیپ عراق به میزان 80 تا 90% منهدم گردید. و این اقدام در حقیقت آخرین روز درگیری جنگ 78 روزه فاو بود.

ارزیابی و نتایج عملیات والفجر 8

اشاره

حاصل آنچه در بخشهای گذشته با عناوین مختلف از جمله: «عوامل اساسی در طراحی عملیات والفجر 8»، «شرح وقایع و رویدادها» و نیز «فاو از حضور تا تثبیت» مطرح شد، در اینجا با نگاهی گذرا و اجمالی در سه بخش: «علل موفقیت عملیات والفجر 8»، «بررسی و ارزیابی عملیات» و «آموختنی‌های والفجر 8» مورد اشاره قرار می‌گیرد.

علل موفقیت عملیات والفجر 8

در هنگام طراحی عملیات والفجر 8 و نیز همزمان با تلاشهای پس از آن، واقعیاتی رخ نمود که بتدریج نقش اساسی خود را در رابطه با پیروزیهای والفجر 8 و نیز ضرورتهای مورد نظر جهت ادامه جنگ نشان داد. در نهایت آنچه فتح فاو را به دنبال داشت، عواملی متعدد بود که بعضا بطور مستقیم یا غیر مستقیم تأثیر خود را بر جای گذاشت. در این قسمت از بحث به پاره‌ای از این عوامل اشاره می‌شود:
1- غافلگیر شدن دشمن و عدم آمادگی‌اش
2- ضعف اطلاعاتی دشمن
3- عملیات پشتیبانی از ام‌الرصاص، شلمچه و...
4- اتخاذ تاکتیکهای ویژه، خصوصا هنگام عبور از رودخانه

[ صفحه 222]

اروند
5- موقعیت زمین منطقه- که امکان مانور مناسب را از دشمن سلب می کرد.
6- امکان استفاده مناسب از آتش
7- سیستم نسبتا مناسب پدافند هوایی
8- وسعت نسبتا مناسب منطقه
(علیرغم اینکه دشمن در منطقه والفجر8 محدودیتهایی برای مانور زرهی و پاتک داشت، لیکن وسعت منطقه - با وجود به حجم گسترده نیروهای خودی - مشکل خاصی را در مقابل تکهای هوایی دشمن و یا اجرای آتش سنگین آنها و نیز تهاجم به دشمن ایجاد نمی کرد.)
9- پشتیبانی بیشتر دولت و مردم نسبت به گذشته در فراهم آوردن امکانات و نیرو
10- اقدامات مهندسی
11- آموزش و سازماندهی نیروها
12- اقدامات پیشگیرانه در مقابل تکهای شیمیایی دشمن
13- استفاده مناسب از نیروی هوایی و هوانیروز
14- بکارگیری سلاحهای ضد زره.

بازتاب و انعکاس عملیات در رسانه ها و مطبوعات غربی

1- تاکتیکهای برتر ایران
جنگ در مقایسه با سه سال گذشته از ابعاد و پیچیدگیهای روز افزون برخوردار شده بود. در این روند تغییر زمین مانور از دشت و خشکی به هور و رودخانه اروند - که طبعا تاکتیکهایی ویژه را جهت

[ صفحه 223]

عبور ، تامین عقبه ها و.... نیاز دارد- بارزترین وجه آن بوده است. ناتوانی عراق در انطباق خود با شرایط بوجود آمده و رویارویی با تاکتیکهای برتر رزمندگان اسلام، ابتکار عمل را در اختیار قوای نظامی ایران قرار داده است، بطوریکه در شرایط کنونی، فریب و غافلگیری دشمن و به دنبال آن درهم ریختگی خطوط دفاعی عراق، از جمله مهمترین عوامل هراس و نگرانی حاکمان بغداد و غرب را تشکیل می دهد.
بر این اساس غرب در مقابل وضعیت پیش آمده با یک تناقض مواجه است. بدین معنی که از سویی عملیاتهای گسترده و سرنوشت ساز جمهوری اسلامی برخلاف گذشته-، با فواصل یک ساله انجام می شود و این امر از سوی غرب نتیجه سیاست فشار - دیپلماسی و حملات مداوم و به مراکز اقتصادی ایران، تلقی می شود، لیکن در مقابل وضعیت یاد شده گذشت زمان بر پیچیدگی تحریکات نظامی گسترده ایران افزوده، چنانچه عملیاتهای خیبر، بدر و سپس والفجر 8، عملا مصداق آن بودند. در این زمینه مایکل کالیز، کارشناس آمریکایی، مسائل خلیج فارس پس از عملیات والفجر 8 می گوید:
(عاملی که نیروهای ایرانی را در وضعیت بهتر قرار می دهد، بهبود یافتن کیفیت رزمی نیروهای مسلح در مقایسه با دو سال گذشته است. نیروهای ایران به اتکاء تجارب گذشته کار آزموده تر شده و بهبود قابل ملاحظه ای یافته اند!)
نشریه آمریکایی فارین ریپوت همین مطلب را به گونه ای دیگر بیان می کند (اشغال شبه جزیره ی فاو توسط ایران، نشان داد که در هفته های اخیر تا چه حد به کیفیتی بالاتر دست یافته است)
در نتیجه، عملیات والفجر 8 در بطن خود حاوی تاکتیکهای ویژه

[ صفحه 224]

و برتر بود که از دید ناظران سیاسی و کارشناسان نظامی پوشیده نماند. در این زمینه حتی ماهر عبدالرشید فرمانده سپاه هفتم عراق اعتراف کرد که:
«ایران در عملیات جاری خود روشهای نظامی نوینی را بکار برده است و برخلاف توقع در شرایط جوی سختی که بارانهای شدیدی می‌بارید، با استفاده از مردان قورباغه‌ای و پیشقراولان رزمی حمله خود را به مواضع عراقیها آغاز کرد.» [45] .
اتخاذ تاکتیکهای نوین، بویژه عبور از اروند، تحلیلگران نظامی غرب را به تعجب واداشت - بطوریکه رادیو آمریکا اظهار داشت:
تحلیلگران نظامی غرب معتقدند که ایران برای عبور از شط العرب، نیاز به داشتن تجهیزات کافی داشته و متعجب از این موضوعند که چگونه با تجهیزات اندک توانسته‌اند از این آبراه عبور کرده، به مواضع عراقیها دست یابند! [46] .
به هر روی مشخصا عملیات والفجر 8 در ورای کینه‌توزیهای غرب، دارای چنان برجستگیهایی بود که رسانه‌های غربی و کارشناسان سیاسی - نظامی نتوانستند از آن چشم بپوشند. و واقعیات را نادیده بگیرند.
اعتراف به چنین واقعیاتی که عملا نشانگر قدرتمندی جمهوری اسلامی و ضعف و ناتوانی عراق است، حاکی از پیدایش وضعیتی جدید است که در واقع فتح فاو را به عنوان یک عامل تعیین کننده به دنبال داشته است.

[ صفحه 225]

2- درهم شکستن خطوط دفاعی عراق
کمکهای گسترده غرب به رژیم صدام و حمایت همه جانبه کشورهای مرتجع منطقه از وی، عمدتا ناشی از طرز تلقی خاصی است که نسبت به ناتوانی عراق در مهار تعرضات گسترده قوای نظامی ایران، وجود دارد. زیرا فروپاشی دیوارهای دفاعی عراق، به منزله‌ی مقدمه از بین رفتن ثبات سیاسی - نظامی - اقتصادی - اجتماعی عراق است و تحقق چنین امری در بطن خود تغییرات وسیعی را نهفته دارد.
در این روند، تحقق عملیات والفجر 8، در واقع قسمت اعظم ناتوانائی و ضعفهای عدیده رژیم بغداد را به غرب نمایاند و پایانی بر امیدهای واهی دشمنان انقلاب اسلامی، مبنی بر توقف پیروزیهای ایران، بود و این تصور را که تحرکات نظامی ایران می‌تواند در کمند تدابیر نظامی رژیم عراق و حمایتهای همه جانبه سیاسی - اقتصادی - نظامی غرب و کشورهای مرتجع منطقه، اسیر شود درهم کوبید. علاوه بر این شکستن خطوط دفاعی عراق، تلفات و ضایعاتی را برای دشمن به همراه داشت، بطوریکه موجب از دست دادن اعتماد به نفس سربازان عراق و رعب و هراس آنها شد. قطعی بود که این امر آسیب‌پذیری کلیه خطوط پدافندی دشمن را، هر چند در مقابل تلاشهای محدود نظامی، بدنبال خواهد داشت. نشریه لوموند در این زمینه، به روایت از سربازان عراقی که با استفاده از مرخصی به بغداد آمده بودند، نوشت:
«سربازان از وحشتی که امواج پاسداران انقلاب اسلامی، که بدون امان در زیر رگبار آتش امواج پیشروی می‌کنند، در دل آنها بوجود می‌آورد، سخن می‌گویند و این چنین قاطعیتی از سوی پاسداران را ستایش می‌کنند.»

[ صفحه 226]

لوموند تأکید می‌کند که: «ستایش این امر از سوی سربازان عراقی، مطلب تازه و جدیدی است» [47] .
3- مخدوش شدن سیستم اطلاعاتی دشمن
اساسا، گذشته از ویژگیهای تاکتیک عبور از رودخانه، آنچه منجر به اعجاب کارشناسان سیاسی - نظامی غرب شد، غافلگیری سیستم اطلاعاتی غرب و رژیم عراق بود. در این زمینه اکونومیست طی تحلیلی می‌نویسد:
«اشغال جزیره‌ی فاو توسط ایران نشان داده است که چقدر نیروی رزمی آنها در چند هفته اخیر پیشرفت کرده است. آنها قادر بودند برتری و تفوق عراقیها را که متضمن پیش بینی حرکتهای نظامی ایرانیان با توسل به اطلاعات و اخبار جاسوسی بدست آمده از عکسهای ماهواره‌ای آمریکائی بود، خنثی نمایند.
ایرانیان نشان داده‌اند که چگونه قادرند شگفتی برانگیزند! با تشخیص اینکه عراقیها انتظار حمله دیگری را در منطقه بصره و یا باتلاقهای هویزه دارند، فرماندهان طریق متفاوت دیگری را برگزیده‌اند...
نیروهای ایران در کنار داشتن انطباق (با شرایط محیط) و نیز توانائی برای غافلگیر ساختن دشمن و آگاهی از لزوم پوشش و پنهان شدن از ماهواره‌های جاسوسی، قادر بوده‌اند خود را در مقابل آتش برتر و سنگین عراقیها حفظ نمایند» [48] .

[ صفحه 227]

4- تلفات وارده بر ارتش عراق و تبعات آن
مهمترین مسئله‌ای که فرار سراسری عراق پس از فتح خرمشهر را بر نیروهای دشمن تحمیل کرد، این بود که ادامه حضور در خاک جمهوری اسلامی جز مرگ و اسارت چیزی برای آنها در پی نخواهد داشت بر این اساس رژیم عراق پس از اتخاذ دفاع صرف در زمین، دو مسئله اساسی - یعنی زمین و نیرو - را رویاروی خود داشت، که می‌بایست مبتنی بر آن، میزان و چگونگی مقابله با تهاجمات قوای نظامی ایران را تنظیم نماید.
دشمن سعی خود را بر این قرار داد که نیروهایش را به گونه‌ای بکار گیرد که تلفات اساسی متوجهش نشود و مسئله زمین را در مرحله دوم اهمیت قرار داد.
در نتیجه میان حفظ نیرو و زمین، دشمن در مقاطعی مانند عملیات خیبر و از دست دادن جزایر مجنون، حفظ زمین را بر حفظ نیرو ترجیح داد. در عملیات والفجر 8 شرایط کلی سیاسی - نظامی جنگ به گونه‌ای بود که دشمن در ابتدا براساس باورهای گذشته‌اش سعی در باز پس‌گیری زمین داشت.
از این رو، به دلیل عدم درک موقعیت زمانی، بهای گزافی را در امر نیرو پرداخت. در این زمینه واشنگتن پست می‌نویسد:
«وارد آمدن تلفات سنگین 10000 کشته بر ارتش عراق و همچنین شکست سختی که بر نیروی ویژه گارد ریاست جمهوری عراق (که از قویترین نیروهای ذخیره استراتژیک عراق می‌باشد) وارد آمده است، موجب شده که رژیم صدام از تلاشهای خود جهت باز پس‌گیری فاو دست بردارد» [49] .
در نتیجه عراق به منظور حفظ نیرو، عملا باز پس‌گیری فاو را، علیرغم تبعات سوء سیاسی - تبلیغاتی آن، نادیده گرفت در این رابطه

[ صفحه 228]

روزنامه ساندی تلگراف، ضمن اشاره به تلفات وارده بر دشمن و مقاومت فرماندهان عراقی جهت باز پس‌گیری فاو، می‌نویسد:
«پیشنهاد صدام برای ادامه حمله به سربازان ایرانی مستقر در فاو و شمال این شهر، با مخالفت منطقی فرماندهان عراقی روبرو شد و به دلیل حجم وسیع تلفات عراقیها در ضد حمله‌ها، صدام پذیرفت که برای نابودی ایرانیها در فاو چاره‌ای دیگر اندیشیده شود.»
رژیم عراق برای جبران شکست خود در عملیات فاو و تبعات سیاسی آن در سطح بین‌المللی و پیامدهای اجتماعی آن و از همه مهمتر آسیب دیدگی روحی نیروهایش - بنا به پیشنهاد مشاورین خارجی استراتژی دفاع متحرک را برگزید که چیزی جز یأس و سرخوردگی و از هم پاشیدگی بیشتر ارتش عراق را به دنبال نداشت.
گذشته از این، وضعیت داخلی عراق و نیز کمبود نیروی انسانی آن، عملا شرایطی را پیش آورده است که دشمن قادر به تحمل تلفات و ضایعات نیروی انسانی و همچنین حل معضلات ناشی از آن نمی‌باشد.
در خاتمه با نقل قسمتی از گزارش لوموند از اوضاع داخلی عراق، که پس از عملیات والفجر 8 تهیه شده به این مبحث پایان داده می‌شود:
«شاهدین نادری که به ایستگاه راه‌آهن بغداد راه یافته‌اند، از قطارهای مجروحین و سالنهای مملو از پزشکان که از گستردگی کار به ستوه آمده‌اند، سخن می‌گویند. گفته می‌شود بین ده تا سیزده هزار عراقی در ضد حمله آن کشور کشته شده‌اند - که این رقم برای کشورهائی که علی القاعده باید کمبود و ضعف نیروی انسانی خود را با برتری ابزارآلات جنگی جبران کنند، بسیار بزرگ است - خون‌گیری اجباری در دستگاههای اداری و دولتی عراق صورت گرفته است. مجروحین جنگی شبانه به پایتخت منتقل می‌شوند. کامیونهای بزرگ و مجهز

[ صفحه 229]

به دستگاههای برودت که مملو از اجساد سربازان عراقی است، توسط نظامیان از جبهه به شهرهای عمده عراق منتقل می‌شوند. در هفته گذشته اجساد دویست افسر عراقی در شهر موصل به خانواده‌های آنها داده شده است. رژیم عراق نصب پرچم سیاهی را که مردم عراق طبق سنت پس از مرگ یکی از نزدیکان خود در مقابل درب منزلشان آویزان می‌کنند، ممنوع کرده است.» [50] .

آموختنی‌های والفجر 8

عملیات والفجر 8 تجارب متفاوتی را در پی داشت که در این قسمت نظر به اهمیت موضوع، تنها به «ضرورت تجزیه قوای دشمن» و نیز «ضرورت پشتیبانی همه جانبه از جنگ» اشاره می‌شود.
1 - ضرورت تجزیه قوای دشمن
تجزیه قوای دشمن عملا تضمین پیروزی عملیات را افزایش داده است و جنگ را به سمت تعیین تکلیف نهائی سوق خواهد داد. بر این اساس عملیات والفجر 9 و حمله به جزیره ام‌الرصاص همزمان با عملیات والفجر 8، در غرب و جنوب کشور طراحی و انجام شد. از آنجا که منطقه فاو برای دشمن اهمیت خاصی داشت، لذا عمده قوای خود را در آنجا متمرکز کرد و این پیش آمد فرصتی مناسب برای نیروهای خودی جهت پیشروی در منطقه عملیاتی غرب کشور (والفجر 9) فراهم آورد.
تحمیل وضعیت مشابه به دشمن (عملیات از دو یا چند محور بطور همزمان) عملا میزان تأثیرگذاری ابزار تکنولوژیک عراق را کاهش داده، توان ارتش این کشور را زایل می‌کند و در نتیجه مانع از دفاع متمرکز قوای دشمن در یک محور، خواهد شد.
لازمه تحقق چنین وضعیتی، گسترش سازمان رزم با بسیج نیرو و

[ صفحه 230]

افزایش توان سازماندهی آنها، می‌باشد چنانچه هم اکنون پس از عملیات والفجر 8 تلاش گسترده‌ای به منظور سازماندهی 500 گردان رزمی و افزایش آن به 1000 گردان، در آینده صورت می‌گیرد.
2 - پشتیبانی همه جانبه از جنگ
تأکیدهای مکرر فرماندهی کل قوا مبنی بر اصلی نمودن جنگ - به معنای بسیج تمامی کشور در خدمت جنگ - و نیز ضرورتهای اجتناب‌ناپذیر آن انجام این مهم را - که برآمده از ارتباط تنگاتنگ جنگ با ارگانهای گوناگون کشور می‌باشد - روشنتر کرده است.
در این میان آنچه در عملیات والفجر 8 محقق شد، نشانگر ضرورت بکارگیری تمام امکانات کشور در خدمت جنگ و تأثیرگذاری فزاینده آن در کسب پیروزی بود.
طبیعتا تحقق وضعیت یاد شده، بطور مطلوب و شایسته، در گرو ایجاد سیستم مناسب با امر جنگ و ضرورتهای آن می‌باشد. در اینصورت گذشته از اینکه فاصله جبهه و پشت جبهه کاهش خواهد یافت، امکان حل برخی معضلات - که قطعا ناشی از ناهماهنگی است - نیز میسر خواهد شد و در نتیجه در زمانی نه چندان طولانی امکان دستیابی به موفقیتهای چشمگیر و سرنوشت‌ساز فراهم می‌آید.

[ صفحه 231]


نگاهی به سرانجام استراتژی دفاع متحرک

اشاره

بررسی هر چند اجمالی تحرکات نظامی عراق قبل از آغاز والفجر 8 بخوبی خاطرنشان می‌کرد که رژیم بغداد در اندیشه تعرضاتی به برخی از مناطق، از جمله محورهائی که بعدها در چهارچوب «استراتژی دفاع متحرک» مورد تهاجم قرار گرفت، بوده است، اگر چه در این میان تحقق عملیات والفجر 8 منجر به بازدارندگی دشمن از اجرای این تعرضات شد اما انگیزه تازه‌ای به عراق داد تا این تلاش‌ها را با اهدافی جدید دنبال کند.
به عبارت دیگر وقوع عملیات والفجر 8 تمامی ذهنیت و توان دشمن را به خود مشغول داشت. پس از فتح فاو آنچه برای دشمن حائز اهمیت بود و ارزش حیاتی داشت، باز پس‌گیری (فاو) و یا نهادن یک پوشش، هر چند موقت، بر روی شکستهای حاصله از نبرد والفجر 8 بود.
از این رو دشمن در چهارچوب استراتژی دفاع متحرک مبادرت به تعرضاتی کرد تا شاید جانی دوباره به ارتش عراق، که آسیبهای عمده را متحمل شده بود، بدهد و فضایی مناسب برای حفظ روحیه ارتش و رژیم بعثی فراهم سازد.

[ صفحه 232]

گذشته از این، آنچه به حرکت اخیر عراق اهمیت می‌داد، غیر از تبلیغات رسانه‌های غربی، تقارن زمانی آن با کاهش تدریجی قیمت نفت بود. در واقع وضعیت یاد شده نشانه نوعی همسویی بین تلاشهای غرب و عراق به منظور دستیابی به اهداف مشخص و از قبل تعیین شده بود.
غرب بدنبال فتح فاو و درهم شکسته شدن دیواره‌ی دفاعی عراق و صدمات قابل توجهی که بر ارتش عراق وارد آمد و نیز تغییر موازنه به نفع جمهوری اسلامی، احساس خطر نموده، به منظور ممانعت از استمرار وضعیت یاد شده و گسترش احتمالی پیروزیهای ایران، با اتخاذ تدبیری مناسب عملا فشار جدید را در دو میدان جنگ و اقتصاد، با هدف به استیصال کشانیدن جمهوری اسلامی در دستور کار خود و رژیم عراق قرار داد. در این زمینه دو تن از فرماندهان عراقی به نامهای سرتیپ ملکی و عبید طی مصاحبه‌ای اعلام داشتند که:
«استراتژی دفاع متحرک عراق موجب بدست گرفتن کنترل بیشتر در برخی پستهای ایرانی در جبهه‌هاست - که به نوبه خود این شانس را بوجود خواهد آورد که یک صلح اجباری در منطقه ایجاد شود.»
فشارهای همه جانبه دشمن در آن مقطع خاص - که بطور هماهنگ و در ابعاد گوناگون انجام می‌گرفت - عمدتا به منظور تحت‌الشعاع قرار دادن فتح فاو و ممانعت از تداوم برتری موقعیت ایران بود. در این میان رهبری انقلاب در اوج پیروزیهای حاصله از فتح فاو و قبل از تهاجمات زمینی دشمن، اقدام به بسیج همگانی مردم [51] نمود. از آنجا که پیش بینی می‌شد دشمن در مقابل شکست دهشتناکی که بر او تحمیل

[ صفحه 233]

شده آرام نخواهد نشست، این اقدام فرماندهی کل قوا که در آن هنگام برای بسیاری از افراد غیره منتظره بود - در واقع مقدمات پیشگیریهای لازم را در آینده‌ای نه چندان دور فراهم ساخت. لذا هنگامی که دشمن اجرای سیاست دفاع متحرک را آغاز کرده، آمادگیهای قبلی اعم از حرکت وسیع نیروی مردمی و تهیه امکانات نقشی مؤثر در وارد ساختن ضربات اساسی - بر پیکر ارتش و رژیم عراق - داشت.

مقاومت مناسب و تحمیل تلفات انبوه بر دشمن

تحلیل و برداشت دشمن از اهمیت تصرف فاو برای جمهوری اسلامی و نیز مدت زمان لازم برای بازسازی یگانهای خودی و بالطبع طراحی عملیات والفجر 8 از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، عناصر و عواملی تعیین کننده در اتخاذ استراتژی دفاع متحرک از جانب دشمن محسوب می‌شدند.
طبیعتا رویارویی مناسب با دشمن و بر هم زدن تحلیل و برداشتهای آنان، گامی مهم و اساسی در به شکست کشانیدن استراتژی جدید عراق تلقی می‌شد.
چنانچه ذکر شد، محاسبات دشمن نسبت به مدت زمان لازم برای بازسازی سازمان رزم جمهوری اسلامی عاملی مؤثر در تصمیم‌گیریهای اخیر دشمن بوده است.
در اینصورت طبیعی بنظر می‌رسد که هر گونه سرعت عمل در رویارویی با دشمن و انجام اقدامات ممانعتی، عملا منجر به توقف آنها گردد.
گذشته از این، میزان دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده و همچنین مقدار بهائی که باید از نظر نظامی (تلفات) برای آن پرداخت

[ صفحه 234]

شود، محدوده‌ی زمانی تعرضات دشمن را تعیین می‌نمود.
بر این اساس، دشمن که با تدبیر جدید خود در نظر داشت نسبت به طراحی عملیات والفجر 8 تأخیر ایجاد نماید، به یک معنا حفظ نیروهایش را مورد نظر قرار داده بود. از آنجا که هر گونه تهاجم از سوی قوای نظامی ایران در واقع به منزله تحمیل تلفات و ضایعات توان‌فرسا بر دشمن است، لذا عراق به منظور اجتناب از آسیب‌پذیری و تقویت روحیه نیروهایش مبادرت به تهاجمات یاد شده نمود. در نتیجه اگر سرانجام کار و ابعاد و جوانب آن بطور همه جانبه برای دشمن روشن بود، قطعا دست به چنین اقدامی نمی‌زد.
علاوه بر این، ملاکها و پارامترهای دیگری وجود دارد که ناتوانی و شکست استراتژی دفاع متحرک را یادآور می‌شود.
1- با گذشت زمان و بازیابی موقعیت جدید از سوی جمهوری اسلامی - و اتخاذ تدبیر مناسب - توأم با انطباق با شرایط جدید، صحنه‌ی جنگ عملا به نفع جمهوری اسلامی چرخش نموده، در نتیجه آزادسازی شهر مهران را در پی داشت.
2 - تلفات و خسارات وارده به ارتش عراق، برخلاف تصور طراحان دفاع استراتژیک، عملا وضعیتی آشفته و نابسامان میان قوای نظامی دشمن ایجاد نمود.

اهداف عراق از اتخاذ «استراتژی دفاع متحرک»

تحرکات نظامی عراق طبعا از اهداف متفاوت سیاسی - نظامی برخوردار بود، که در اینجا عمدتا اهداف نظامی آن [52] مورد نظر است.

[ صفحه 235]

1- فروپاشی مواضع دفاعی عراق در فاو اثرات و تبعات سوء و نامطلوبی را در نیروهای دشمن ایجاد کرد که بی‌اعتمادی نسبت به خود و فرماندهی و تضعیف شدید روحیه از نمودهای این تبعات بود. از این رو هدف اول رژیم عراق حل کردن پیامدهای روانی ناشی از تلفات بسیار سنگین نیروهای خود و انعکاس آن در جهان بود.
2 - دشمن پس از والفجر 8 توان رویارویی با تهاجم گسترده و جدید را نداشت؛ از این رو سعی کرد با تحرکات نظامی خود، نیروهای جمهوری اسلامی را به تجزیه و انفعال بکشاند تا از زمان بدست آمده، فرصت بازسازی و سازماندهی نیروها و نیز ترمیم مواضع را داشته باشد.
3- دشمن سعی داشت با تهدید مناطق حساس، عملا ذهنیت جمهوری اسلامی را بدانجا معطوف داشته، بخشی از نیروهای ما را از فاو بیرون بکشد تا بدین وسیله مجددا به تلاشی جدید در فاو در صورت امکان دست بزند.
4 - تسلط بر مناطق حساس و سرکوب مرزی با عملیاتهای انجام شده از سوی جمهوری اسلامی، در طول چند سال گذشته، از کنترل ارتش عراق خارج شده بود. دشمن بدین وسیله عملا امکان گسترش سر پلهای پیروزی در مناطق مورد نظر برای ایران را منتفی می‌کرد. بر مبنای اهداف یاد شده، دشمن طی مدت زمانی کوتاه مناطق زیر را مورد تهاجم و تعرض قرار داد:
1- منطقه عملیاتی والفجر 9 - در تاریخ 16 / 12 / 1364
2- ارتفاعات دربندیخان - در تاریخ 16 / 1 / 1365

[ صفحه 236]

3- ارتفاعات سومار - در تاریخ 22 / 1 /1365
4- ارتفاعات منطقه لولان - در تاریخ 5 / 2 / 1365
5- منطقه‌ی فکه (پیچ انگیزه، شرهانی، بجلیه) - در تاریخ 10 / 2 / 1365
6- ارتفاعات حاج عمران - در تاریخ 24 / 2 / 1365
7- مهران - در تاریخ 27 / 2 / 1365
در این میان سازمان رزم عراق و نحوه‌ی بکارگیری عشایر، در خور تأمل است. از آنجا که یکی از اهداف رژیم عراق احیای روحیه نبرد در نیروهای خود و بالطبع زدودن آثار ناشی از شکست عملیات فاو بود، لذا در تدبیر جدید خود تقریبا تمامی سازمان رزم خود را فعال کرد و از آنها بهره‌برداری نمود، چنانکه صدام در تاریخ 28 / 1 / 1365، طی ملاقاتی با برخی از سران عشایر کرد عراقی مبلغ 60 میلیون دلار در اختیار آنان قرار داد تا حاج عمران و بعضی از مناطق را باز پس گیرند.
بکارگیری عشایر، آنهم بصورت ادغامی، نشان دهنده آن بود که دشمن بدین وسیله - با توجه به توانائی عشایر در جنگ کوهستانی و نیز آشنایی آنها به مناطق مورد نظر - کمبود نیروهای خود را جبران کرده است.
ناتوانی عراق در استراتژی جدید
موفقیت یا شکست استراتژی جدید عراق را باید در مقایسه با اهداف آن و میزان تبلیغات انجام شده از سوی رژیم بغداد و استکبار جهانی بررسی کرد، نه صرفا در مقدار زمینی که دشمن پس از تحمل تلفات چشمگیر توانست برای اندک زمانی به تصرف خود درآورد. [53] قطعا

[ صفحه 237]

اگر عراق در موضع عملیات تهاجمی در زمین قادر به اثبات توانائیهای خود و نمایاندن آن به غرب و متحدینش در منطقه بود، در همان اوایل جنگ می‌توانست نسبت به ادامه جنگ و آینده آن نقش اساسی بازی کند. لیکن ضعفهای عمده عراق در زمینه‌های مختلف عملا نشان داده است که عراق نه تنها در موضع تهاجم، بلکه در دفاع مطلق نیز موفق نبود و با گذشت زمان به سمت فرسایش و اضمحلال پیش می‌رود.
بر این اساس استکبار جهانی سعی کرد با تسلیح فوق‌العاده رژیم صدام، جنگ را به زیان ایران تبدیل به جنگ فرسایشی کند اما با وجود این، سیر جنگ به ویژه پیروزی فاو و به دنبال آن شکست استراتژی دفاع متحرک عراق، نشان داد که زمان به نفع جمهوری اسلامی در حرکت است.
اینک استکبار جهانی درک کرده است که هر نوع تعللی در اتخاذ تصمیم مناسب خطر درهم فروپاشی نظام عراق و در نتیجه، تفوق نظامی ایران را در جنگ، به دنبال خواهد داشت.

نگرشی اجمالی بر سلسله تعرضات نظامی دشمن

ناکامی تحقق کامل استراتژی دفاع متحرک، برآمده از نحوه‌ی عملکرد دشمن - ضعف و ناتوانی - و نیز چگونگی مقابله با آن از سوی قوای نظامی ایران، می‌باشد. در اینجا سعی بر این است که به نحوی گذرا به آن اشاره شود.

[ صفحه 238]

1- تعرض به منطقه عملیاتی والفجر 9 (16 / 12 / 1364)
عملیات والفجر 9 در تاریخ 5 / 12 / 1364 در چهار محور آغاز شد. عملیات مزبور در آن مقطع خاص زمانی عمدتا به منظور تجزیه قوای دشمن انجام شد؛ بدین معنا که با پیشروی قوای نظامی جمهوری اسلامی به سمت استان سلیمانیه عراق، فشار دشمن در منطقه فاو کاهش یابد.
دشمن با درک این مهم والفجر 9 را قربانی فاو و باز پس‌گیری آن نمود. از این رو فرمانده سپاه هفتم اظهار داشت: «تصرفاتی که ممکن است ایران در شمال بدست آورد، اهمیت استراتژیک ندارد.اگر ایرانیها فکر می‌کنند که پیشروی آنها در شمال از دشواری آنها در فاو خواهد کاست، اشتباه می‌کنند.» [54] .
سپاه پاسداران طی طراحی عملیات والفجر 9 و انجام آن در سه مرحله پی در پی توانست ارتفاعات حساس و سوق‌الجیشی مشرف بر منطقه سلیمانیه را آزاد نموده و شهر چوارته عراق و چندین پل مهم و استراتژیک در مرکز استان سلیمانیه را در دید و تیررس تیر نیروهای خودی قرار دهد.
پس از آن یگانهای تحت امر سپاه پاسداران، منطقه مزبور را به نیروی زمینی ارتش تحویل داد و به منظور بازسازی و کسب آمادگی جهت انجام عملیات در سایر مناطق، به عقب منتقل شدند.
در این میان دشمن پس از ناامیدی از باز پس‌گیری فاو، اولین فلش تهاجم خود را در تاریخ 16 / 12 / 1364 بر روی منطقه عملیاتی والفجر 9 متمرکز نمود و در تاریخ 8 / 1 / 1365 ادامه آن - یعنی منطقه والفجر 4 - را شروع کرد. دشمن در این عملیات 15 گردان پیاده بکار گرفت و قسمتی از ارتفاعات منطقه را به تصرف خود درآورد.

[ صفحه 239]

2 - تهاجم به ارتفاعات دربندیخان (16 / 1 / 1365)
دشمن در تاریخ 16 / 1 / 1365 در سه محور «یال بیاروک» «برددکان» و «شاخ شمیران» با مسئولیت سپاه یکم و بکارگیری 10 گردان پیاده که گردانهای کماندوئی منطقه خود بودند، درگیری را آغاز کرد.
در یال بیاروک، دشمن با استفاده از آتش تهیه و نیز دور زدن نیروها، توانست مناطقی را به تصرف خود درآورد. پس از آن نیروهای خودی دست به پاتک زدند که در نتیجه آن قسمتی از مناطق تصرف شده آزاد و چند تن از نیروهای عراقی، از جمله یک افسر، به اسارت درآمدند.
در محور شاخ شمیران، نظر به اینکه نیروهای اندکی در مواضع وجود داشتند، لذا دشمن پس از مدتی مقاومت که صورت گرفت، توانست ارتفاع مزبور را به تصرف خود درآورد.
نحوه‌ی مانور دشمن در محورهای یاد شده بدین شکل بود که با استفاده از تک رخنه‌ای در طی روز اول توانست در جناحین خطوط پدافندی خودی نفوذ کرده، اقدام به گسترش خود در این مناطق بنماید و جا پای مناسبی را بدست آورد. بعد از آن با حضوری که بر روی یال بیاروک قله برددکان و شاخ شمیران داشت، از دو سو به محور شاخ شمیران و برددکان فشار آورد و این محور را اشغال کرد و بدین وسیله توانست جاده تدارکاتی خود را به خطوط اول جدید متصل نموده، نیز خط پدافندی جدیدی را در امتداد برددکان به تنگه کرگمل ایجاد کند.
همچنین تک دشمن به «پشت قلعه» و تصرف آنجا موجب شد ارتباط «کی‌بره» و «شاخ سورمر» قطع شود و بعد از آن، با فشاری که توسط دشمن از سمت ساحل دریاچه دربندیخان وارد شد و نیز دور خوردن جناح چپ، ارتفاع «شاخ سورمر» به تصرف دشمن درآمد.

[ صفحه 240]

دشمن در این تهاجم تلفات سنگینی را متحمل شد، بطوریکه 80% از گردانهای «الکفایه» و «فلسطین» که جمعا شامل حدود 700 نفر می‌شد، منهدم گردید.
3 - تهاجم به ارتفاعات سومار (22 / 1 / 1365)
وجود رشته ارتفاعات نسبتا مرتفع «گیسکه» و «کهنه ریک» در منطقه سومار و مندلی، از اهمیت و حساسیت خاصی برخوردار بود؛ بدین معنی که نزدیکترین راه به بغداد محسوب می‌شد ضمن اینکه تسلط بر ارتفاعات مزبور، منجر به اشراف کامل بر شهر مندلی عراق می‌شد.
به همین جهت در تاریخ 22 / 1 / 1365 در حالیکه باران به شدت می‌بارید، دشمن تک خود را در محور کهنه ریک از سمت تپه‌های اسماعیل‌خان آغاز کرد.
بارانی بودن هوا امکان تک دشمن را نامحتمل می‌نمود، لیکن برخلاف انتظار، دشمن تلاش خود را آغاز کرد، در ابتدا مبادرت به قطع ارتباط تپه 335 با دیگر تپه‌ها نمود و سپس تپه 346 و 345 را به تصرف خود درآورد.
در ساعت 40 / 22 دقیقه همان روز دشمن با ریختن آتش بر روی جبل کهنه‌ریک، از محل استقرار اورژانس نیروهای خودی تا رودخانه کنگیر، توانست قلعه جوق را تصرف کند. به دنبال وضعیت یاد شده، نیروهای سپاه پاسداران جهت ممانعت از پیشروی بیشتر دشمن، در تاریخ 23 / 1 / 1365، به منطقه اعزام شد و طی اتخاذ تصمیمی در قرارگاه مشترک با نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی آماده تهاجم شدند. در نتیجه در تاریخ 25 / 1 / 1365 نیروهای خودی با نیروهای دشمن که به استعداد یک گروهان کماندو و یک گروهان پیاده از گردان 1

[ صفحه 241]

تیپ 606 بودند، رویارو شدند.
با اجرای آتش مناسب و فعالیت چشمگیر تیربارها، تک دشمن متوقف و تلفاتی بر آنها وارد شد.
دشمن بر اثر این حرکت مجبور شد سه‌تپه‌ای را که در محور کهنه‌ریک تصرف کرده بود و نیز ارتفاع 402 را تخلیه و عقب نشینی نماید.
مجموعا دشمن طی 4 روز درگیری در این محور توانست تپه‌های اسماعیل‌خان، تپه اورژانس و یال قلعه جوق بسمت میان تنگ و پاسگاه دوله‌شریف را به تصرف خود درآورد؛ لیکن به دلیل مقاومت نیروهای خودی، از ادامه تک بازماند و از تصرف ارتفاع 402 و کهنه‌ریک ناامید شد.
تک دشمن به محور گیسکه
دشمن پس از ناکامی در محور کهنه‌ریک، در تاریخ 26 / 1 / 1365، به دنبال اجرای آتش بر روی رودخانه گیسکه، تهاجم را با استعداد 2 گردان و یک گروهان از گردان 3 از تیپ 46 مکانیزه، آغاز کرد.
صبح همان روز تعدادی از نیروهای خودی جهت مقاومت در مقابل دشمن، که هنوز کاملا بر روی ارتفاعات تسلط نیافته بود، حرکت کردند، لیکن علیرغم رشادتهائی که نشان داده شد، امکان پاکسازی کامل دشمن فراهم نیامد.
قابل ذکر است که منطقه سومار تحت مسئولیت سپاه دوم عراق بوده و در تهاجم دشمن مجموعا نزدیک به 15 گردان پیاده - مکانیزه بکار گرفته شد.

[ صفحه 242]

4 - تهاجم به ارتفاعات منطقه لولان (5 / 2 / 1365)
سپاه پنجم عراق در تاریخ 3 / 2 / 1365 در منطقه سید کان طی چند مرحله و با بکارگیری 5 گردان پیاده و مشارکت نیروهای ضد انقلاب، پس از انجام تک سنگین بر روی ارتفاعات لولان، در 15 کیلومتری خاک عراق توانست این منطقه را به تصرف خود درآورد.
5 - تهاجم به منطقه فکه پیچ‌انگیزه، شرهانی، بجلیه (10 / 2 / 1365)
دشمن مدتها - حتی قبل از انجام عملیات والفجر 8 - به تقویت سراسری منطقه در محورهای فکه، شرهانی و زبیدات مبادرت می‌ورزید. از جمله اقدامات دشمن افزایش موضع توپخانه، تجمع بیش از حد نیرو و تانک و همچنین ورود یگانهای جدید بود.
چنین بنظر می‌رسید که تحرکات دشمن در منطقه فکه، اجرای طرح فریب برای محور شرهانی است تا بدین وسیله بتواند جبال حمرین را که در عملیات محرم به تصرف نیروهای خودی درآمد، دور زده، آنجا را اشغال نماید. چنانکه فرمانده سپاه چهارم عراق، طی جلسه‌ای با فرماندهان لشکرها در قرارگاه لشکر 1 در فکه، تصرف جبال حمرین را به عنوان دستور کار سپاه چهارم ابلاغ کرده بود.
نظر به اینکه جبال حمرین در خط الرأس جغرافیائی قرار دارد، تسلط بر روی آن دید و تیر مناسبی را فراهم می‌سازد. بر این اساس چنانچه دشمن بر روی آن استقرار می‌یافت، می‌توانست منطقه عین خوش تا دهلران را زیر دید و تیر مستقیم خود قرار دهد، در حالی که اکنون نیروهای خودی با استقرار بر روی آن، بر قسمتی از خاک عراق اشراف و تسلط کامل داشته‌اند علاوه بر این وجود یک حوزه نفتی بر روی

[ صفحه 243]

ارتفاعات و نیز مرز مشترک ایران و عراق بر اهمیت سیاسی - نظامی منطقه می‌افزاید.
بر این اساس ارتفاعات جبال حمرین مورد نظر رژیم بعثی بود. از این رو نیروهای عراقی - طی تلاشهایی که انجام دادند - در نظر داشتند ارتفاعات چم‌سری و چم‌هندی را بگیرند؛ به این صورت که هفت تیپ در مرحله‌ی اول، تا چم‌سری را تأمین کنند، و سپس لشکر 10 عبور کرده بر روی ارتفاعات جبال حمرین مستقر گردد.
بدین ترتیب در تاریخ 10 / 2 / 1365 پس از یک روز سکوت رادیویی (بی‌سیم) دشمن، نیروهای عراقی، به استعداد 2 لشکر پیاده مکانیزه و زرهی با پشتیبانی آتش توپخانه در محور فکه، تعرض خود را به مواضع پدافندی نیروهای خودی آغاز کرد.
بدنبال این حمله، یکی از یگانهای ورزیده سپاه در مدتی کوتاه پس از کسب اطلاع از وضعیت موجود، در بعد از ظهر روز 10 / 2 / 1365 - به منظور مقابله با تهاجم دشمن - عازم منطقه شدند.
تدبیر تهاجم به دشمن بر این اساس بود که قبل از جایگزین شدن نیروهای عراقی، حمله صورت گیرد. بدین قرار نیروهای یگان یاد شده در 6 محور سازماندهی شده، با هدف باز پس‌گیری خط مقدم، به دشمن حمله‌ور شدند و بلافاصله توانستند در مواضع نیروهای عراقی رخنه کنند.
از آنجا که غافلگیری رعایت شده بود و سرعت عمل نیز با آن همراه گردید، مواجهه با حرکت یاد شده برای دشمن غیر منتظره تلقی می‌شد.
کثرت نیروهای دشمن در منطقه عملیاتی چشمگیر بود، بطوریکه نیروها با کمبود مهمات مواجه شده، در ادامه کار از مهمات غنیمتی دشمن بر علیه خودشان استفاده می‌کردند.

[ صفحه 244]

پس از عملیات، از منابع مختلف و اسرا کسب اطلاع شد که در منطقه فوق، مجموعا 6 تیپ از نیروهای دشمن مستقر بوده، که 3 تیپ آن نیروهای مستقر در خطر بوده‌اند. در همان شب 3 تیپ دیگر به منظور تعویض خط وارد منطقه شده بودند. در این فاصله نیروهای خودی به دشمن مجال نداده، تنها با استعداد یک تیپ به مصاف 6 تیپ آنها می‌روند.
تا حوالی صبح اکثر گردانها توانستند خود را به خاکریزهای دشمن برسانند، لیکن به دلیل تجمع بیش از اندازه نیروهای دشمن، الحاق جناحین در تمامی محورها صورت نگرفت و بدین ترتیب در حوالی 4 صبح، قبل از روشن شدن هوا، نیروها جهت سازماندهی مجدد از ادامه تک و استقرار در مواضع تصرف شده خودداری کردند.
در این تهاجم مجموعا بیش از 76 تانک و 100 دستگاه نفربر و 12 دستگاه خودرو و 155 قبضه خمپاره و تیربار دشمن منهدم شده، تعداد کثیری از مزدوران بعثی کشته و زخمی شدند.
تعرض دشمن به بجلیه
براساس دریافت و استنباطی که نسبت به ادامه تک دشمن در منطقه عمومی فکه وجود داشت، چنین تدبیر شد که 2 یگان از نیروهای سپاه، به عنوان احتیاط و تقویت نیروهای پدافند کننده‌ی ارتش، در منطقه حضور داشته باشند.
دشمن یک روز پس از تک اصلی خود در (18 / 2 / 1365)، به وسیله تک تیپ زرهی در محور فکه تظاهر به تک نمود و سپس در تاریخ 19 / 2 / 1365 تک اصلی خود را در بجلیه آغاز کرد.
در مقابل تهاجم دشمن، مقاومتهایی بصورت جسته و گریخته از سوی نیروهای مستقر در خط صورت گرفت، تا اینکه 2 یگان احتیاط

[ صفحه 245]

منطقه جهت سد کردن راه تهاجم دشمن و درهم کوبیدن آن، از دو محور از طریق پل چم‌هندی و چم‌سری وارد منطقه شدند.
علیرغم محدودیت زمان و وضعیت خاصی که بر منطقه و نیروها حاکم شده بود، یگانهای مزبور به دشمن زده، در مجموع آنها را بیش از 2 کیلومتر عقب زدند و ضمن دور زدن دشمن از رودخانه دویرج، موفق به الحاق شده، بدین وسیله از پیشروی دشمن ممانعت بعمل آوردند.
از طریق اطلاعات واصله از دشمن و اظهارات اسرا، معلوم شد که پیش آمدن وضعیت فوق و مقاومت نیروهای خودی و در نتیجه، عقب راندن دشمن از سوی مزدوران بعثی نامحتمل تلقی می‌شده است.
در هر حال، دشمن پس از این واقعه، نیروهای مختلفی را وارد منطقه کرد تا شاید با تقویت آنها اهداف مورد نظر خود را تأمین نماید؛ لیکن با آسیب‌پذیری آنها، عملا مجبور به تعویض و انتقالشان به عقب جبهه می‌شد - چنانکه در این میان یگانهای زیر، به منظور بازسازی از منطقه خارج شدند.
- تیپهای 437، 805، 60، 51 و 95
- تیپ 1 گارد جمهوری و تیپ 2 حطین و تیپ 4 ویژه و لشکر 10 و لشکر 1 و تیپ 91 و 62 پیاده
- در مجموع 11 تیپ و 2 لشکر پیاده، مکانیزه، زرهی در طول 10 روز اول عملیات به منطقه آمدند و با نیروهای خودی درگیر شدند.
آمار فوق و موفقیت اندک دشمن، بخوبی فقدان روحیه نیروهای عراقی را در موضع آفندی و یا آنچه را که بغداد دفاع متحرکش نامید، خاطرنشان می‌سازد.
در هر صورت، طبق آنچه که بعدها از اظهارات اسرا و شواهد و

[ صفحه 246]

قرائن موجود بدست آمده، دشمن قصد داشته است ضمن گرفتن جناح از نیروهای خودی در محور فکه، عملیات اصلی خود را در محور بجلیه شروع کرده، با تصرف پل‌های چم‌سری و چم‌هندی ادامه تک داده، ضمن تصرف سه راهی شرهانی از طریق جاده نهر عنبر سلسله جبال حمرین را دور زده، در نهایت به رودخانه میمه جناح دهد.
با این حساب، کلیه ارتفاعات سرکوب منطقه را از قبیل 290 و 400 و 175 - که تماما بر جاده آسفالت مهران - دهلران دید دارند - تصرف می‌کرد و تقریبا 2 لشکر از نیروی زمینی ارتش در محاصره قرار می‌گرفتند. در نتیجه کل منطقه‌ای که طی عملیات محرم آزاد شد مجددا در اختیار دشمن قرار می‌گرفت.
6 - تهاجم به ارتفاعات حاج عمران (24 / 2 / 1365)
منطقه حاج عمران، واقع در خاک عراق و شمال پیرانشهر است و از نظر نظامی، دشمن استحکامات قابل توجهی را بر روی آن ایجاد کرده بود. لیکن علیرغم وضعیت یاد شده، طی انجام عملیات والفجر 2، پادگان حاجی عمران و ارتفاعات کدو، گرده‌مند و گرده‌کو به تصرف نیروهای خودی درآمد.
نظر به اهمیت منطقه، دشمن در چارچوب تدبیر جدید خود، با ابتکار عمل در بکارگیری عشایر ضد انقلاب، تلاش جدید را برای باز پس‌گیری منطقه سازماندهی نمود.
مدتی قبل از تعرض دشمن به حاجی عمران، شواهد و قراین گوناگونی دال بر تقویت نیرو نمایان بود؛ چنانکه 10 روز قبل، 80 فروند هلی‌کوپتر دشمن در فرودگاه دیانا مستقر شد و 100 قبضه توپ، علاوه بر توپهای موجود در منطقه، به منطقه وارد شد. همچنین اخبار بدست آمده

[ صفحه 247]

حاکی از حضور بیش از 4 تا 8 هزار جاش (مزدور) در منطقه بود.
بدین قرار قطعی بنظر می‌رسید که عراق پس از منطقه لولان، در منطقه حاجی عمران عملیاتی را سامان بخشد. بدین منظور، با ورود چند یگان از سپاه به منطقه، اقدامات پیشگیرانه صورت گرفت.
دشمن از نخستین ساعات بامداد روز چهارشنبه مورخ 24 / 2 / 1365 پس از اجرای آتش تهیه سنگینی بر روی ارتفاعات شهید صدر، تپه شهداء، 2519، کدو و سرسول، تک خود را شروع کرد. استقامت نیروهای پدافند کننده نیروهای زمینی ارتش و یگانهای تقویت کننده سپاهی در این منطقه چشمگیر بود، بطوریکه در ساعات اولیه درگیری موفق شدند رخنه دشمن بر ارتفاعات 2519 و شهید صدر را کنترل کرده، به ترمیم آن بپردازند.
فلش حرکت اصلی دشمن در این محور ایجاد رخنه در محور چپ و تسلط بر ارتفاعات کدو و سرسول بود و عملیات از طریق شیار «انه» طراحی شده بود.
علیرغم اینکه دشمن از هلی‌برد به منظور انتقال نیرو و پشتیبانی بهره می‌جست، لیکن مقاومتهایی که انجام می‌گرفت مانع از پیشروی آنها و دست یازیدن بر اهداف از قبل تعیین شده بود.در واقع، دشمن نیروهای خود را به دست خود وارد دهلیز مرگ کرده بود. یکی از برادران سپاهی در این زمینه می‌گوید:
«بچه‌های تیپ... که بر روی ارتفاع 2519 بودند، وقتی وارد عمل شدند، الحاق دشمن صورت نگرفت و حدود 20 الی 30 نفر از نیروهای عراقی اسیر شدند و ما به چشم خود می‌دیدیم که می‌آمدند و اسیر می‌شدند و تعداد زیادی از آنها کشته شدند؛ یعنی آن نیروی اولی که عراق شب وارد عمل کرده بود، همه تارومار شدند و کلا از بین رفتند و نیروی دیگری به جای آنها وارد منطقه شد.»

[ صفحه 248]

وضعیت خاص زمین منطقه و فقدان جاده تدارکاتی بر روی ارتفاعات شهید صدر و 2519، دشمن را بر این واداشت که بهره‌گیری بیشتر از هلی‌کوپتر بنماید. به دنبال آن، تا 7 صبح روز اول عملیات، آمار هلی‌کوپترهای ساقط شده دشمن به 6 فروند رسید و تا ساعت 15 همانروز به 8 فروند و در روز پنج شنبه 25 / 2 / 1365 مجموعا به 9 فروند، افزایش یافت.
2 روز پس از تهاجم دشمن، در تاریخ 26 / 2 / 1365، از سوی نیروهای خودی طی یک سازماندهی تعجیلی و هماهنگی برادران ارتش و سپاه، تهاجمی بر روی ارتفاع شهید صدر به دشمن صورت گرفت و به دنبال آن، منطقه مزبور از وجود نیروهای عراقی پاکسازی شد.
در تاریخ 28 / 2 / 1365 نیز مجددا از سوی نیروهای خودی تلاش جدیدی بر روی ارتفاع 2519 بعمل آمد، بدین صورت که عملیات از دو محور آغاز شد و با پیشروی قابل توجه نیرو از سمت چپ و راست توأم بود. چنانچه در محور چپ 40 نفر و از محور راست 70 نفر از نیروهای دشمن به اسارت درآمدند. تلفات وارده بر دشمن نیز قابل توجه بود. علاوه بر این فرمانده تیپ 433 پیاده از لشکر 23 عراق بنام سرهنگ عبدالرزاق بهلاکت رسید و این امر نقش بسزایی در به اسارت درآمدن نیروهای دشمن داشت.
دشمن پس از چند روز مجددا در تاریخ 1 / 3 / 1365، طی تلاشی، موفق به ایجاد رخنه بر روی تپه شهداء شد؛ لیکن نیروهای سپاه و ارتش بطور مشترک بعد از 9 روز مقاومت و تلاش موفق شدند نیروهای عراقی را پس زده، تپه شهداء را بطور کامل پاکسازی نمایند.
در تاریخ 2 / 3 / 1365 از سوی نیروهای خودی مانوری به منظور آزادسازی ارتفاع شهید صدر (2435) طراحی شد و به دنبال آن، در ساعت

[ صفحه 249]

2 بامداد روز جمعه، عملیات آغاز شد. یک ساعت و نیم پس از آغاز تک، تمامی مواضع دشمن سقوط کرد و بدین ترتیب، ارتفاع شهید صدر آزاد گردید. در این عملیات 800 تن از قوای دشمن کشته و زخمی شدند و 34 نفر به اسارت درآمدند - که در میان آنها 8 نفر درجه‌دار و افسر مشاهده می‌شد.
مسئله قابل توجه در این عملیات و نیز تهاجم دشمن به منطقه فکه، تلفاتی بود که بر نیروهای عراقی وارد آمد. جانشین فرماندهی نیروی زمینی سپاه در این زمینه می‌گوید:
«در طول این عملیاتهائی که من خودم بررسی کرده‌ام، از منطقه فکه گرفته تا منطقه پیچ‌انگیزه و تا مهران، به عقیده‌ی من بیشترین تلفات دشمن در منطقه حاج عمران بوده و این در زمینه پرسنل، امکانات و تجهیزات بی‌سابقه است.» فرماندهی وقت نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی نیز می‌گوید:
«در حاج عمران نیروها با تمام تلاش و فداکاری جلوی دشمن را گرفتند و حداکثر تلفات را بر آنها وارد ساختند، که شاید در هیچکدام از این تکهای محدود و حتی غیر محدود تا این سطح به دشمن وارد نیامده بود.»
در ضمن قابل ذکر است که تهاجم دشمن به حاج عمران، تحت مسئولیت سپاه پنجم و با 26 گد پیاده انجام گرفت و در نتیجه حدود 3000 نفر تلفات برای دشمن در پی داشت.
7 - تهاجم به مهران (27 / 2 / 1365)
سپاه دوم عراق در منطقه مهران وارد عمل شد. دشمن برای این منطقه سرمایه‌گذاری نسبتا سنگینی کرد؛ بدین معنا که لشکر 17 با 3 تیپ زرهی به همراه حدود 5 تیپ پیاده و از چند محور وارد عمل شدند.

[ صفحه 250]

عراق با بکارگیری 26 گردان مختلط توانست پس از اجرای آتش تهیه سنگین هجوم خود را با تصرف ارتفاعات 307، تپه رحمان و پاسگاه آبزیادی آغاز کند و سپس موفق به قطع جاده دهلران - مهران شد و بدین وسیله شهر را در کنترل خود گرفت.
پس از اشغال شهر مهران، رادیو عراق طی قرائت اطلاعیه‌ای به توضیح و تشریح علت تغییر سیاست ارتش عراق از پدافند به آفند و پدافند از مناطق حساس پرداخته، اظهار می‌دارد:
«ایران از عقب نشینی عراق به مرزهای بین‌المللی و سیاست پدافندی سوءاستفاده کرده است. تصرف فاو توسط ایران به دنیا نشان داد که ایران دنبال کشورگشایی است. اکنون سپاههای مختلف عراق عملیات دارند. و این در حالی است که تنها سپاه هفتم جلوی ایران را گرفته است!
عراق اقدام به تصرف مهران نمود که ایران فکر نکند ما ضعیف هستیم! ما اعلام می‌کنیم در همین حال، حاضر به عقب نشینی از مهران هستیم، در صورتیکه:
1 - عقب نشینی ایران و عراق به مرزهای بین‌المللی و عدم دخالت در مسایل داخلی یکدیگر صورت گیرد.
2 - عقب نشینی ایران از فاو در مقابل عقب نشینی عراق از مهران خواهد بود و الا شهر مهران را در اشغال خود نگه می‌داریم.»
در ضمن دشمن در شب 27 / 2 / 1365 طی نمایش فیلمی در تلویزیون بغداد، صحنه‌هایی را نشان می‌دهد. که در آن شهر مهران در اشغال سربازان عراقی است و تعدادی از آنها در حالیکه پرچم این کشور را در دست دارند، شادی کنان می‌دوند و بر بالای پشت‌بام رفته، پرچمها را تکان داده، دستها را به علامت پیروزی بلند می‌کنند.

[ صفحه 252]

همچنین دشمن، غنایم مختصری را که بدست آورده بود و نیز تعدادی قلیل از اسرا را به اشکال مختلف (سواره، پیاده، ستونی) و بیش از 20 بار به نمایش گذارد. دشمن مجموعا در طول این مدت (اتخاذ استراتژی دفاع متحرک)، دهها هزار نفر کشته و زخمی و اسیر داد و نیز چندین فروند هواپیما، 27 فروند هلی‌کوپتر و 170 دستگاه تانک و نفربر از دست داد.
در پایان می‌توان چنین نتیجه گرفت که نیروهای خودی، هم در یک عملیات تاکتیکی و هم در رویارویی با استراتژی کلی دشمن مبنی بر پدافند متمرکز، موفق بودند و عملا دشمن را زمین‌گیر کردند به گونه‌ای که ادامه تک از سوی دشمن، به لحاظ تلفات وارده و نیز امکان از دست دادن توان لازم جهت رویارویی با والفجر 10 و یا هر گونه تحرک در فاو و سایر مناطق عملیاتی، متوقف گردید و مجددا نیروهای عراقی، ناتوانتر و مأیوستر از گذشته، در لاک دفاعی خود فرو رفتند.

[ صفحه 253]


آزادسازی شهر مهران (عملیات کربلای 1)

اشاره

در میان مناطق مختلفی که در چارچوب استراتژی دفاع متحرک مورد تهاجم دشمن قرار گرفت، تصرف مهران برجسته‌ترین آنها بشمار می‌آمد. به همین دلیل عراق تبلیغات زیادی روی آن انجام داد و از سوی صدام، اشغال مهران در مقابل فتح فاو قرار داده شد.
در مقابل وضعیت یاد شده، ضرورت آزادسازی مهران اجتناب‌ناپذیر بود. بر این اساس و به منظور آزادسازی شهر مهران مقدمات کار، از جمله شناسائی و جمع‌آوری اطلاعات از دشمن، آغاز شد.
در مجموع خطوط دشمن در 3 محور جاده ایلام - مهران و باغ کشاورزی (شمالی) که حد فاصل رودخانه گاوی و جاده دهلران - مهران (وسط) و مجموعه ارتفاعات (قلعه آویزان)، چند نوع متفاوت استحکامات و مواضع داشت.
در محور شمالی استحکامات دشمن نسبتا قویتر بود، چنانکه در آن قسمت 7 ردیف مین همراه با کانال و بیش از 5 ردیف سیم خاردار رشته‌ای وجود داشت. در محور وسط به لحاظ کوهستانی بودن منطقه، استحکامات دشمن نسبتا ضعیف بود. در محور جنوبی، نیروهای تک‌ور در مقابل معابری که انتخاب کرده بودند، عمدتا سنگرهای کمین دشمن،

[ صفحه 254]

و در بعضی شیارها، یک ردیف سیم خاردار و مین در مقابل خود داشتند [55] .
حفاظت و غافلگیری
به دلیل وضعیت خاص زمین و در دست داشتن ارتفاعات منطقه، نیروهای عراقی از دیدی کامل بر روی مواضع و عقبه نیروهای خودی برخوردار بودند و چنین بنظر می‌رسید که دشمن هوشیار است و با در دست داشتن تجربه «والفجر 3» و آگاهی نسبی از شکل کلی عملیات، محتملا بر سر معابر وصولی به انتظار نیروهای خودی نشسته است. لیکن شواهد و قراین بعدی نشان داد که با رعایت حفاظت خودی دشمن در نهایت غافلگیری بسر می‌برده است.
طرح مانور
بدنبال بحثهای مختلفی که در زمینه طراحی عملیات صورت گرفت، نظر به اینکه دشمن محور شمالی را تلاش اصلی تلقی می‌کرد، لذا محور اصلی عملیات بدر روی جنوب - یعنی ارتفاعات قلعه آویزان و یالهای آن تا «رودخانه گاوی» - قرار داده شد.
موقعیت ویژه این محور چنین بود که، دشمن براساس تفکر کلاسیک خود، امکان حمله و تلاش اصلی از این محور را نمی‌داد و نیز در صورت موفقیت عملیات، عقبه دشمن به نحوی قابل ملاحظه آسیب

[ صفحه 255]

می‌دید. بر این اساس، عملیات کربلای یک برای سه مرحله طراحی شد:
مرحله اول - تأمین قلعه آویزان ایران تا روستای امامزاده سید حسن.
مرحله دوم - تأمین ارتفاعات جبل حمرین تا شیار میگ سوخته [56] و در امتداد آن، تأمین روستای بهین و بهروزان و هرمزآباد.
مرحله سوم - تصرف خاکریز والفجر 3 از روستای فرخ‌آباد تا زیر ارتفاعات 223 قلعه آویزان و تأمین شهر مهران.
ضمنا در این عملیات، سپاه پاسداران با استعداد 6 لشکر و 3 تیپ پیاده همراه یک گردان مستقل زرهی، وارد عمل شد و در این عملیات، نیروی زمینی ارتش در زمینه آتش پشتیبانی توپخانه با سپاه همکاری می‌کرد، همچنین نیروی هوایی و هوانیروز، بنا به موقعیت عملیات و توانایی خود، مأموریتهای مشخصی را عهده‌دار شدند.
استعداد دشمن در منطقه
منطقه مورد نظر، تحت مسئولیت لشکر 17 زرهی از سپاه دوم عراق بود. خط پدافندی این لشکر از رودخانه کنجان‌چم به سمت میان کوه امتداد می‌یافت. همچنین مقر اصلی لشکر 17 در شهر بدره عراق و مقر تاکتیکی آن بر روی ارتفاعات 215 قلعه آویزان قرار داشت.
یگانهای تحت امر این لشکر و خط حد آنها عبارت بود از:
تیپ 443 پیاده، از پاسگاه آب زیادی تا رودخانه آب شور و مقر تیپ بر روی ارتفاعات قلعه آویزان

[ صفحه 256]

- تیپ 705 پیاده، از رودخانه آب شور تا رودخانه گاوی و مقر آن در روستای امامزاده سید حسن.
- تیپ 425 پیاده، از تپه 215 باغ کشاورزی تا رودخانه کنجان‌چم و مقر آن در ورمهزار.
- تیپ 70 زرهی، تیپ 59 مختلط، تیپ 501 پیاده در احتیاط نزدیک و تیپ کماندویی در بدره و تیپ 65 نیروی مخصوص (که به عنوان احتیاط سپاه سوم بوده است). همچنین یک آتشبار توپ اطریشی و 4 قبضه کاتیوشا پشتیبانی تیپهای زیر امر لشکر 17 را عهده‌دار بود.
در مجموع، قبل از آغاز عملیات، دشمن 42 گردان نیروی پیاده و 6 گردان نیروی زرهی در منطقه داشت که 20 گردان آن درگیر بوده، مابقی در احتیاط قرار داشتند.

شرح عملیات

با نزدیک شدن زمان عملیات، جابجایی و نقل و انتقالات شروع شد. در این حین، طوفانی نسبتا شدید همراه با گرد و غبار در گرفت و سطح منطقه عملیاتی و عقبه نیروهای خودی را پوشاند بطوریکه دشمن امکان دید را از دست داد.
بدین ترتیب، در ساعت 30 / 22 مورخه 29 / 4 / 1365، عملیات آزادسازی مهران تحت عنوان «کربلا 1» و با رمز «یا ابوالفضل العباس ادرکنی» آغاز شد. پس از گذشت لحظاتی از شروع عملیات در کلیه محورها، خطوط پدافندی دشمن - بدون مشکل اساسی و بازدارنده - درهم شکسته شد. تنها بر روی ارتفاعات قلعه آویزان، به دلیل موانع مستحکم دشمن، توقفی صورت گرفت - که بلافاصله، با اتخاذ تدبیر

[ صفحه 257]

مناسب از سوی فرماندهی یگان، بصورتی قابل توجه و شاید کم نظیر، مرتفع گردید.
از آنجا که دشمن در مقابل سرعت عمل نیروها غافلگیر شده بود، بشدت آسیب دید و تلفات زیادی را متحمل شد - بطوریکه در قسمتهایی از جاده، به دلیل انبوه جنازه‌های دشمن، امکان تردد خودروها وجود نداشت؛ لذا نیروها مجبور بودند وسیله نقلیه خود را به کنار جاده هدایت کنند.
وضعیت نیروها در روز اول عملیات
علیرغم اینکه دشمن لشکرهای 41،10،25،27 را به عنوان احتیاط وارد منطقه کرد، لیکن نتوانست هیچگونه حرکت قوی و حساب شده‌ای را، اعم از پاتک و یا استفاده از نیروی هوایی و توپخانه، از خود نشان بدهد. این وضعیت، با توجه به اهمیت منطقه برای دشمن و نیز سوابق دشمن در عملیاتهای گذشته، تا اندازه‌ای غیر منتظره بنظر می‌رسید.
عوامل عمده در گیجی و سردرگمی دشمن، اساسا سرعت عمل توأم با غافلگیری، گذاردن تلاش اصلی از محوری که برای دشمن غیر منتظره بود و نیز حمله به عقبه دشمن را شامل می‌شد. فی‌المثل پس از مدت زمانی اندک که عملیات آغاز شد، 2 مقر تیپ دشمن (443 و 705 پیاده) سقوط کرد و فرماندهان آن کشته شدند. حال آنکه نیروهای دو تیپ مذکور، هنوز بطور کامل منهدم نشده بودند. به هر روی، در شب اول عملیات، دشمن بیش از 10 گردان نیروی پیاده در محدوده منطقه عملیاتی داشت - که 80% آنها بطور کامل منهدم شد.
همچنین نیروهای تیپ 1 کماندویی سپاه چهارم که در ساعت 6

[ صفحه 258]

صبح روز اول عملیات وارد درگیری شد، تماما منهدم شدند. گذشته از این، تلاش دشمن در محور امامزاده سید حسن که در روز اول عملیات شروع شد، با مقابله نیروهای خودی خنثی گردید. طی روز اول، از آنجا که نیروها بسهولت بر اهداف خود دست یافتند، از روحیه‌ای بسیار بالا برخوردار بودند؛ لذا از فرصت بدست آمده و درهم پاشیدگی دشمن، نهایت استفاده را کرده، با پیشروی در روز ادامه دادند و بدین ترتیب، فرصت بازیابی و سازماندهی را از دشمن گرفتند.
شب دوم عملیات
پس از انجام بازسازی و سازماندهی، یگانها مجددا برای انجام مرحله‌ی سوم عملیات - که در شب دوم انجام می‌شد - آماده شدند. طی شب دوم، عملیات از دو محور صورت گرفت. در محور اول، نیروها هرمزآباد را پاکسازی کرده، تا 500 متری شهر مهران پیشروی کردند. در محور دوم نیروها توانستند روستای بهین بهروزان را پاکسازی نمایند.
در نتیجه تلاشهای انجام شده در شب دوم، خط سراسری از هرمزآباد تا شیار میگ سوخته تأمین شد و بدین ترتیب، مقداری از محدوده مرحله سوم عملیات تأمین گشت.
در شب دوم، شواهد و قراینی دال بر عقب نشینی نیروهای دشمن در محور باغ کشاورزی و تپه غلامی و پاسگاه دراجی مشاهده شد. این امر تا اندازه‌ای تعجب‌انگیز بود، زیرا احتمال داده نمی‌شد که دشمن به این سرعت در محور یاد شده اقدام به عقب نشینی نماید. لیکن تهدید و امکان برخورد نیروهای دشمن، در این محور، آنها را مجبور به اقدام فوق کرد.

[ صفحه 259]

روز دوم عملیات: تصرف شهر مهران
پس از مشاهده عقب نشینی دشمن از شمال مهران (محدوده باغ کشاورزی). نیروهای خودی بلافاصله معابر مین دشمن را باز نموده، سپس بسرعت وارد باغ کشاورزی شدند و 100 تن از نیروهای پراکنده دشمن را به اسارت گرفتند.
همچنین از محور دیگر، یکی از یگانهای سپاه، از طریق روستای هرمزآباد از پشت به طرف باغ کشاورزی رفته، ضمن جنگ و گریز با نیروهای در حال فرار دشمن، تعدادی از آنها را به اسارت می‌گیرد.
به دنبال تلاشهایی که در روز دوم عملیات صورت گرفت و متعاقب عقب نشینی دشمن، شهر مهران به تصرف نیروهای خودی درآمد.
نظر به اینکه دشمن احتمال حمله را می‌داد، لذا در داخل شهر مستقر نشده بود و تنها تعداد کمی نیرو در شهر داشت، که آنها را هم قبل از آغاز حمله تخلیه کرده بود.
ضمنا طی این روز، از سوی نیروهای خودی، تا محور قلعه آویزان پیشروی ادامه داشت و نیروهای دشمن که همچنان در حالت سردرگمی و گیجی بسر می‌بردند، بسهولت کشته و یا اسیر می‌شدند.
شب سوم عملیات
چنین مقرر شد که نیروهای خودی، در شب سوم عملیات، روستای فیروزآباد و ارتفاعات قلعه آویزان و ارتفاعات 223 را بصورت یک خط ممتد تأمین کنند. بر این اساس، طی تلاشهایی که صورت گرفت، اهداف این مرحله از عملیات تحقق یافت.
با روشن شدن هوا، در روز سوم عملیات، درگیری و ادامه

[ صفحه 260]

پاکسازی در محورهای مختلف کم و بیش ادامه داشت. طی این روز، نیروهای لشکر سیدالشهداء از محورهای قلعه کهنه و فرخ‌آباد به طرف تپه‌های غلامی و باغ کشاورزی و پاسگاه دراجی حرکت کرده، ضمن پاکسازی منطقه بسیاری از نیروهای دشمن را به اسارت درآوردند.
همچنین از ساعت 6 صبح این روز، تیپهای 6 و 5 گارد ریاست جمهوری عراق به ارتفاعات 210 تک کردند - که در نتیجه آن، قسمتی از منطقه مزبور را به تصرف خود درآوردند.
شب چهارم عملیات
نیروهای خودی، طی شب چهارم عملیات، توانستند وارد روستای فیروزآباد شده، آنرا به تصرف درآوردند.
در حوالی ساعت 7 صبح روز چهارم عملیات (13 / 4 / 1365)، دشمن توسط تیپهای 72، 71، 95 پیاده، تیپهای 4 و 5 گارد جمهوری، پاتک نسبتا شدیدی را بر روی ارتفاعات قلعه آویزان و به منظور تصرف قله 200 آغاز کرد.
طی این درگیری، نیروهای دشمن درهم کوبیده شدند؛ بطوریکه 3 گردان از تیپ 4 و 3 گردان از تیپ 5 گارد و یک گردان از تیپ 95 و بیش از 1 گردان از تیپهای 71 و 72 منهدم شدند و فرمانده تیپ 4 گارد به هلاکت رسید.
روز پنجم عملیات
طی روز پنجم، لشکر سیدالشهداء موفق به تصرف کامل ارتفاع 210 شد، و آن مقداری را که دشمن طی پاتک خود در روز سوم عملیات با تیپهای 5 و 6 گارد تصرف کرده بود، باز پس گرفت.

[ صفحه 261]

روز ششم عملیات
مرحله پنجم عملیات در صبح روز 15 / 4 / 1365 توسط 2 لشکر سپاه (لشکر 10 سیدالشهداء و لشکر 27 محمد رسول الله (ص)، و به منظور تصرف قله 223 و یالهای آن، آغاز شد. نظر به اینکه دشمن در قسمتی از منطقه مزبور تهدید دور خوردن می‌شد، لذا این امر منجر به تزلزل دشمن و نهایتا، تصرف قله 303 شد. قله‌ی مزبور با تک احاطه‌ای از دو سمت در محاصره قرار گرفت و در نتیجه آن، قرارگاه تاکتیکی لشکر 17 زرهی به تصرف درآمد. در ادامه نیز یالهای قله 223 از سوی لشکر 27، بطور کامل تأمین گردید. ضمنا قرارگاه تاکتیکی تیپ 24 مکانیزه لشکر 10 دشمن منهدم شد و تعدادی از عناصر آن، از جمله فرمانده تیپ، به اسارت درآمدند.
بدین وسیله شهر مهران بطور کامل آزاد شد و اهداف عملیات کربلا 1 صددرصد تأمین گردید.
نتایج و دستاوردها
طی 10 روز جنگ، بخش وسیعی از مناطق اشغالی در منطقه مهران آزاد گردید که در این میان، آزادسازی جاده دهلران - مهران - ایلام، شهر مهران، ارتفاعات سرکوب و حساس قلعه آویزان و حمرین - خصوصا بلندترین قله منطقه 8 - 223 روستا، 2 پاسگاه مرزی و... از دستاوردهای عملیات کربلا 1 محسوب می‌شد.
همچنین عقبه‌های دشمن در شهرهای بدره و زرباطیه در دید و تیر نیروهای خودی قرار گرفت.

[ صفحه 262]

توان رزمی نیروهای دشمن در کربلا 1
نیرو و امکانات بکار گرفته شده دشمن
نیرو - 70000 نفر
تانک و نفربر - 400 دستگاه
توپخانه - 15 گردان
نیروی هوائی - بیش از 100 سورتی در روز
هوانیروز - بیش از 10 تیم
عقبه - کوت‌العماره - 80 کیلومتر
تعدادی اسرای دشمن در عملیات کربلا 1 به تفکیک رتبه:
رتبه: افسر - تعداد: 70
رتبه: درجه‌دار - تعداد: 130
رتبه: سرباز - تعداد: 892
قابل ذکر است که براساس تخمینهای دقیق، دشمن بیش از 3400 اسیر و مفقود داشته است.
یگانهای درگیر دشمن در طول عملیات، میزان انهدام و تعداد اسرای آنها:
ردیف 1، یگان: تیپ 443 پیاده، میزان انهدام: 80%،تعداد اسرا: 94
ردیف 2،یگان: تیپ 705 پیاده، میزان انهدام: 90%، تعداد اسرا: 283
ردیف 3، یگان: تیپ 417 پیاده، میزان انهدام: 80%، تعداد اسرا: 57
ردیف 4، یگان: تیپ 501 پیاده، میزان انهدام 40%، تعداد اسرا: 13
ردیف 5، یگان: تیپ 95 پیاده، میزان انهدام: 40%، تعداد اسرا: 1

[ صفحه 263]

ردیف 6،یگان: تیپ 425 پیاده، میزان انهدام 30%، تعداد اسرا 33
ردیف 7، یگان: تیپ 70 زرهی، میزان انهدام: 70%، تعداد اسرا: 22
ردیف 8،یگان: تیپ 59 مکانیزه، میزان انهدام: 40%، تعداد اسرا: 13
ردیف 9، یگان تیپ 65 نیروی مخصوص، میزان انهدام: 100%، تعداد اسرا: 126
ردیف 10، یگان: تیپ 4 گارد ریاست جمهوری، میزان انهدام: 80%، تعداد اسرا: 6
ردیف 11، یگان: تیپ 5 گارد ریاست جمهوری، میزان انهدام: 60%، تعداد اسرا 1
ردیف 12، یگان: تیپ 71 از لشکر 35، میزان انهدام: 30%، تعداد اسرا: 40
ردیف 13، یگان: تیپ 72 از لشکر 35، میزان انهدام: 30%، تعداد اسرا: 2
ردیف 14، یگان: 2 گردان کماندوئی، میزان انهدام: 80%، تعداد اسرا: 30
ردیف 15، یگان: تیپ 1 کماندوئی سپاه چهارم، میزان انهدام: 70%، تعداد اسرا 60
ردیف 16، یگان: 3 گردان توپخانه، میزان انهدام: 50%
ردیف 17، یگان: تیپ 108، میزان انهدام: 40%، تعداد اسرا: احتمالا
ردیف 18، یگان: تیپ 804، میزان انهدام: 40%، تعداد اسرا احتمالا
ردیف 19، یگان: تیپ 113 از لشکر 19، میزان انهدام: 60%، تعداد اسرا: 42
لازم به یادآوری است که کلیه یگانهائی که بیش از 70% انهدام داشته‌اند، از خط مقدم خارج شده‌اند.
بازتاب آزادسازی مهران در رسانه‌ها
آزادسازی شهر مهران، به منزله شکست استراتژی دفاع متحرک بود. شکستی که رژیم عراق در گام اول خود با عدم موفقیت نسبت به تأمین اهداف مورد نظرش با آن رویارو شد و سرانجام با از دست دادن مهران، چشم‌اندازی جدید از ناتوانی و ضعف این کشور در موضع آفند و پدافند، ترسیم و نمایان گردید. خبرگزاری فرانسه در پی آزادسازی شهر

[ صفحه 264]

مهران، طی گزارشی اظهار داشت:
«ناظران در خلیج‌فارس عقیده دارند که اشغال مهران توسط قوای ایران، شکست‌پذیری رژیم عراق - بویژه استراتژی نظامی جدید آن موسوم به دفاع متحرک - است.»
در میان مناطقی که مورد تصرف دشمن قرار گرفت، شهر مهران از اهمیت خاص سیاسی، تبلیغاتی برخوردار بود و برای عراق به عنوان جبران شکست فاو و نیز عامل افزایش دهنده روحیه نیروهای آسیب دیده، تلقی می‌شد؛ لذا آزادسازی آن، گذشته از اینکه شکست دشمن در استراتژی تازه خود محسوب می‌شد، آسیبهای عمده دیگری را در مقطع کنونی و آینده متوجه ارتش عراق می‌کند.
چنانکه وقتی مهران باز پس گرفته شد، رسانه‌های گروهی جهان به انحاء مختلف به بعد روانی مسئله اشاره کردند. از جمله نشریه فارین ریپورت، چاپ لندن، نوشت:
«مهران به خودی خود فاقد اهمیت است، تهاجم به مهران نه از جهت استراتژیکی، بلکه از نقطه نظر روانی، واجد اهمیت می‌باشد.»
رادیو امریکا نیز به نقل از کارشناسان نظامی، اظهار داشت:
«شکست عراق ممکن است از نظر روانی اثر مهم و شگفت‌انگیزی داشته باشد؛ چرا که عراقیها بیشتر به خاطر جبران شرمساری ناشی از تصرف بندر عراقی فاو به دست ایرانیها، دست به حمله زده بودند.»
گذشته از این درهم شکسته شدن خطوط دفاعی عراق در فاو و ناتوانی این کشور در باز پس‌گیری آن، رژیم صدام را در نزد غرب و حامیان منطقه‌ای خود بطور اساسی به زیر سئوال کشید و این واقعیتی بود که حاکمان بغداد مایل به تن در دادن به آن نبودند و به منظور اثبات توانایی

[ صفحه 265]

و حفظ برتری خود، مبادرت به اتخاذ استراتژی موسوم به دفاع متحرک نمودند، بر این اساس، بخوبی روشن است که شکست مهران می‌تواند چه تبعاتی در رابطه با بی‌اعتمادی حامیان و متحدین رژیم بغداد فراهم آورد.
روزنامه نیوزویک چاپ امریکا پس از آزادسازی مهران، نوشت:
«باز پس دادن مهران (پس از فاو)، اعتماد مقامات امریکایی را نسبت به رژیم عراق بشدت کاهش داد، و گفته می‌شود که امریکا کمکهای تسلیحاتی خود را به این رژیم محدود کرده است.»
فتح فاو توسط قوای نظامی ایران، موقعیت و فضایی جدید در جنگ بوجود آورد که توأم با واقع‌نگری از سوی رسانه‌های جهانی دنیا نسبت به توانائیهای بالفعل و بالقوه جمهوری اسلامی و نیز ناتوانی رژیم عراق، مبنی بر ادامه جنگ و رویارویی با تهاجمات ایران بود.
تثبیت وضعیت یاد شده، قطعا نیازمند پیروزیهای دیگری بود که تنها قسمتی از آن با فتح مهران و پس زدن نیروهای دشمن تأمین گردید.
در این روند آنچه که در رسانه‌های غربی منعکس شد، عمدتا حول محور توانائی و برتری نظامی ایران دور می‌زد. گذشته از این، حفظ برتری در فاو و انجام عملیات در مهران، نشانگر نوعی افزایش توان نظامی ایران تلقی شد؛ بطوریکه رادیو بی.بی.سی به نقل از مفسر بخش شرقی خود گفت:
«اگر چه تسخیر مهران از نظر تعیین نهایی جنگ نقش قاطعی نخواهد داشت، اما نیروهای ایران نشان دادند که ضمن حفظ مواضع خود در فاو، در مقابل حمله‌های پی در پی عراق می‌توانند نیروهای عراقی را از بخش مرکزی جبهه نیز بیرون برانند و خطر مهمی را در آینده جنگ ترسیم نمایند.»

[ صفحه 268]

قطعا خطرساز بودن تحرکات نظامی ایران، که نوعی پیروزی و تفوق نظامی را بدنبال خواهد داشت، مستلزم حملات پی در پی و مضمحل ساختن قوای دشمن است؛ چنانکه پیروزی آتی ایران، در این امر نقشی تعیین کننده دارد. طبیعتا در اینصورت، با افزایش برتری ایران، جمهوری اسلامی به نحوی چشمگیرتر ابتکار عمل را در جنگ برعهده خواهد گرفت